من به این حادثه ی شوم
که هر روز بیایی در خانه ودلم را بتکانی بروی،
و صدای نفست پشت این کوچه ی احساس بیاید
وگلی را در این باغچه ی عشق نکارد،برود
معتادم!
خواهشا هیچ نیا،هیچ نگو!
"طره را تاب نده تا ندهی بر بادم"
من به این حادثه ی شوم
که هر روز بیایی در خانه ودلم را بتکانی بروی،
و صدای نفست پشت این کوچه ی احساس بیاید
وگلی را در این باغچه ی عشق نکارد،برود
معتادم!
خواهشا هیچ نیا،هیچ نگو!
"طره را تاب نده تا ندهی بر بادم"